به گزارش میراث آریا به نقل از روابط عمومی پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری، مهرداد ملکزاده باستان شناس و مدیرامور پژوهشی پژوهشگاه این مطلب را در همایش «مطالعات اجتماعی میراث فرهنگی» مطرح کرد و به بیان بخشی از مقاله اش با عنوان «مادان، و گوناگونی فرهنگ مادی و مواد فرهنگی عصر آهن » پرداخت.
او گفت: «در تاریخچه یکی از دانشگاهها، روایت شده که گروهی دانشجوی جسور و کنجکاو و سرخوش، پس از دیدن جزوه استادی در یکی از رشتههای وابسته و پیوستۀ انسانشناسی که «باستانشناسی فرهنگی» (Cultural Archaeology) نام داشته (!)، از سر شوخی گفتهاند، و چه درست هم گفتهاند، که مگر باستانشناسی غیرفرهنگی هم داریم، مگر باستانشناسی غیرفرهنگی هم میشود؟ چه آنکه باستانشناسی همهکارش فرهنگ است؛ اساساً باستانشناسی همانا به نوعی فرهنگشناسی است.»
ملکزاده افزود: «باستانشناسی نو (New Archaeology) که در دهۀ 1960 زاده شد، خویشتن را شاخهای، شعبهای، از رشتۀ مادر، انسانشناسی، میشناخت، تا جایی که سزاست باستانشناسی انسانشناختی (Anthropological Archaeology) نامیده شود، این باستانشناسی نو، خویشتن را بسیار تا بسیار، با موضوع فرهنگ مادی (material culture) و مواد فرهنگی (cultural material) و فهم آن، درگیر کرده.»
وی اظهار داشت: «پژوهشگران باستانشناسی دورۀ ماد هم در میان مواد باستانشناختی که مییابند، شدیداً با موضوع تنوع فرهنگی درگیرند؛ دورۀ ماد دورهای پیچیده در باستانشناسی عصر آهن ایران است، و چشمانداز متکثری از فرهنگها و خُردهفرهنگهای بومی و تازهوارد را به نمایش مینهد.»
او تصریح کرد: «کار باستانشناس و انسانشناس متخصص این دوره شاید این باشد که در میان همۀ این نشانههای تنوع و تکثر فرهنگی، دلایل پیدایی اتحادیۀ قبایل ماد و پسانتر از دل آن اتحادیه، تشکیل پادشاهی متحد ماد را دریابد که در مقالۀ حاضر به این مهم میپردازیم.»
در ادامه این همایش، «رویکردی فرهنگی- انتقادی بر پاسداری از میراث فرهنگی» عنوان مقاله ای بود که توسط حسین میرزایی؛ استادیار مردمشناسی دانشگاه علامه طباطبایی در ادامه ارائه شد.
او گفت: «امر نگهداری از میراث فرهنگی همواره از دیدگاههای هنری، علمی و فرهنگی مورد توجه بوده است و هر کدام از این دیدگاهها به نوبه خود این مسئله را کاویده و دلایلی بر انجام آن داشته اند.م
وی افزود: «در دیدگاه هنری تاکید بر پاسداری از بعد هنری اثر است، در دیدگاه علمی، نقش علوم دقیقه و تکنولوژی در این امر پررنگ میگردد و در نهایت در دیدگاه فرهنگی بر زمینه های فرهنگی برای تعیین ارزش میراث فرهنگی تکیه میشود.»
میرزایی با بیان اینکه به عبارت دیگر به باور فرهنگ گرایان هر کدام از این آثار بسته به قرار گیری در هر بستر، معنا و مفهومی متفاوت خواهند داشت تصریح کرد: «فرهنگ گراها حتی ارزش هنری میراث فرهنگی را نیز متاثر از زمینه فرهنگی آن میدانند و اصلیترین ویژگی میراث فرهنگی را بعد فرهنگی آن تلقی میکنند که در واقع نوعی برساخت است بنابراین مفهوم نگهداری از میراث فرهنگی بر حسب هر فرهنگ و ملیتی دچار چالشهایی نسبیگرایانه خواهد شد.م
وی در پایان گفت: «با توجه به امر «جهانی شدن» عدهای معتقدند که شاخصهای میراث فرهنگی باید مورد بازنگری قرار گیرد یعنی از یک سو به امر جهانی و از سوی دیگر به امر محلی این میراث توجه کرد. در این مقاله این ابعاد مورد واکاوی قرار میگیرند.»
سمیه کریمی عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی دیگر سخنران این همایش نیز به بیان گوشه ای از مقاله اش با عنوان «غذا، هویت فرهنگی و گردشگری پایدار» پرداخت و گفت: «غذا یکی از کلیدهای اصلی درک فرهنگ از نگاه دانش انسان شناسی تلقی می شود؛به واقع، غذا نه تنها ما را در برابر دانش فرهنگی، تنوع زیستی ، اقلیمی و فرهنگی یک جامعه قرار می دهد، که چشم اندازی غنی از تعامل درون سرزمینی و برون سرزمینی را ترسیم می کند.»
انتهای پیام/